شجریان و مشکاتیان چگونه آشتی کردند / ریسک بزرگ آقای مجری
مراسم بزرگداشت پرویز مشکاتیان با بیان خاطرهای جالب همراه بود که به آشتی کنانِ شجریان و مشکاتیان در سالن وزارت کشور اختصاص داشت.
مراسم بزرگداشت زندهیاد پرویز مشکاتیان آهنگساز و نوازنده سرشناس موسیقی کشورمان، روز گذشته سهشنبه 11 مهر 1402 در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. این مراسم دو اتفاق ویژه در دل خود داشت؛ نخست خاطرهای بود که سیدعباس سجادی در سخنرانیاش روایت کرد و به بزرگترین ریسک زندگیاش در حضور شجریان و مشکاتیان مربوط بود.
اتفاق ویژه بعدی در این مراسم، حضور حمیدرضا نوربخش به عنوان خواننده روی صحنه بود. نوربخش که از خوانندگان توانمند موسیقی ایرانی است، در سالهای گذشته بیشتر به صندلیهای مدیریتی چسبیده و متاسفانه کمتر روی صحنه میخواند. او یکی از بهترین شاگردان محمدرضا شجریان است که در کارنامهاش همکاری با پرویز مشکاتیان هم دیده میشود. رنگ صدایِ خاصِ نوربخش و البته تسلط او بر آواز ایرانی باعث شده که حسرتِ کار نکردنش در حوزه آواز بیشتر و بیشتر شود.
خوشبختانه در مراسم شب گذشته، نوربخش با گروه قمر روی صحنه رفت و برخی از خاطرات گذشته را زنده کرد.
این مراسم چند سخنران داشت اما بیش از همه صحبتهای سیدعباس سجادی مورد توجه قرار گرفت. سجادی در صحبتهایش خاطرهای را روایت کرد که به مراسم بزرگداشتِ پرویز مشکاتیان در زمان حیاتش مربوط میشد. در ادامه متن صحبتهای سیدعباس سجادی را میخوانید:
شجریان و مشکاتیان چگونه آشتی کردند
سیدعباس سجادی: «کسی که نیاز به بزرگداشت دارد جامعه فراموشکار ماست که بداند چه کسانی این فرهنگ را به نسل ما رساندهاند. فرهنگ مثل دوی امدادی است و عدهای میدوند و فرهنگ را به دست ما میرسانند و ما هم باید آن را به نسل بعدی منتقل کنیم. مشکاتیان یک ادیب به تمام معنا بود و ادبیات را بسیار خوب میشناخت.
اینجا میخواهم خاطرهای را برایتان روایت کنم؛
چندین سال پیش که جشن خانه موسیقی برگزار میشد؛ در یکی از این جشنها(مهر 1386) قرار بود از مقام هنری پرویز مشکاتیان تجلیل شود. در آن سالها میان شجریان و مشکاتیان اختلافات زیادی وجود داشت و تقریبا همه هم از این اختلاف خبر داشتند. این اختلاف باعث حسرتِ بسیاری از اهل هنر شده بود، چرا که میدانستند اختلاف میان شجریان و مشکاتیان چه لطمهای به موسیقی ایران زده است.
آن برنامه را خانه موسیقی به همت حمیدرضا نوربخش برگزار میکرد و من مجریِ برنامه بودم. آقای نوربخش به من گفته بود که طبق برنامه، وقتی نوبت به تجلیل از مشکاتیان رسید، قبل از اینکه از مشکاتیان دعوت کنی، فقط از استاد فرهاد فخرالدینی دعوت کن که برای تجلیل از مشکاتیان روی صحنه بیاید. شجریان هم قرار بود در آن برنامه باشد.
برنامه در سالن وزارت کشور برگزار میشد و سالن هم پر از جمعیت بود.
قبل از انجام تجلیل، مستندی از زندگی پرویز مشکاتیان پخش شد که در آن فیلم، مشکاتیان با عشق و ارادت عجیبی از شجریان و همکاریهایشان با او صحبت میکرد.
بعد از پخش مستند من روی صحنه رفتم و احساس کردم که سالن منتظرِ اتفاق بزرگی است. به ذهنم رسید که بزرگترین ریسک زندگیم را بکنم. آقای نوربخش گویی متوجه شده بود که چه چیزی در ذهنم هست؛ نوربخش در صندلیِ ردیف اول فرو رفت و با اشاره به من گفت؛ نه! منظورش این بود که این کار را نکن…
خطاب به حاضران گفتم؛ تصاویر گویاتر از چیزی است که من بخواهم به زبان بیاورم. شما دیدید که این فخر موسیقی ایران با چه عشقی از استاد شجریان یاد کرد. طبق برنامه قرار است از مشکاتیان تجلیل کنیم، پس دعوت میکنم از استاد فرهاد فخرالدینی و استاد محمدرضا شجریان تا بیایند و از مشکاتیان تجلیل کنند.
حاضران در سالن آنگونه تشویقی کردند که کل سالن به لرزه درآمد. شجریان آمد و از مشکاتیان تجلیل کرد و همین برنامه باعث شد که اختلافات بین آنها کمتر شود.
این گونه مجالس برای همدلیهاست. امروز نه مشکاتیان و نه شجریان در میان ما نیستند. قدر همدیگر را بیشتر بدانیم.»